نام و نام خانوادگی : علی خیابانیان مدرک : کارشناسی ارشد معماری
در اوایل ورود من به رشته معماری بیشتر کارهای دستی را قبول داشتند، در آن دوران تعداد ورودی ها زیاد بود در نتیجه من به کار با نرم افزار روی آوردم . نرم افزار باعث شد به صورت پاره وقت با دفاتر معماری همکاری کنم و مسیری برای خود انتخاب کنم.
از زمانی که شروع به آموختن کردم در هر برهه زمانی از معمارانی چون: لوکوربوزیه ،کالاتراوا و… الهام گرفتم ، همچنین دنبال کردن هنرمندان و زندگی نامه آنها در ایده های من بسیار تاثیر گذاشت.
مسئله ی اصلی درک و فهم معمار است ،این درک از طریق مطالعه ،نرم افزار ،اسکیس یا کارآموزی به وجود می آید. همچنین در کنار این مسائل با توجه به علاقه یک سری تخصص برای خودمان تعریف کنیم.
من به زندگی نامه علاقه بسیاری دارم . سال ۱۳۸۵همایش بزرگی با موضوع کانسپت توسط دانشگاه آزاد واحد مرکز در کتابخانه ملی برگذار شد ، ما امید داشتیم که مشکل کانسپت برای دانشجویان حل شود که متاسفانه این اتفاق رخ نداد. من یک مقاله راجب فرآیند طراحی داشتم که جزء نادر دیاگرام هایی بود که راجب طراحی وهمچنین تعریفی برای کانسپ ، ارائه کرده بودم . و چون ما نتوانستیم معضل کانسپ را حل کنیم باعث شد نوشتن کتاب خلاقیت۱ را شروع کنم و به ترتیب کتاب های خلاقیت ۲و۳ چاپ شدند.
افرادی معماری پارامتریک را به عنوان یک سبک مطرح کردند در حالی که معماری پارامتریک به نوعی زیرمجموعه ی معماری دیجیتال است ، به نظر من این معماری باید به عنوان یک رویکرد یا شیوه مطرح شود زیرا فقط به یک قسمت اشاره می کند و شامل مفاهیم نمیشود . اگر بخواهیم در ایران فرم های پارامتریک داشته باشیم ،محدود می شویم به تکثیر یا تغییر ابعاد. معماری پارامتریک در حال گسترش است و خود را تکمیل می کند.
با اینکه علاقه ای به طراحی کلاسیک ندارم ولی مخالف این نوع طراحی نیستم چون بعضی افراد بدون دانستن فلسفه کلاسیک و در نظر گرفتن آینده طراحی فقط از چند المان کپی برداری می کنند که باعث به وجود آمدن ترافیک احجام و بی نظمی و… می شود .
معماری برای کار نیازمند یک سری ابزار است مانند : مداد،اتوکد،مکس،… اگر کار با ابزار را ندانیم ، تولیداتی که خواهیم داشت ناقص خواهد شد . پس باید بیشتر کار با ابزار را یاد بگیریم و چند مورد را به عنوان تخصص خود انتخاب کنیم .
به نظرم نسبت به دیگر برنامه ها بهتر بود و کارایی بیشتری داشت ، رندر خوب و طراحی حجم نسبت به طراحی دستی لذت بخش تر است و تعامل خوبی با کاربر ایجاد می کند و به نوعی یک چالش بدون انتهاست.
قطعا جواب این سوال در بازه های زمانی متفاوت است ،در زمان حال اگر نرم افزار ها وجود نداشتند باید با ماکت و اسکیس طرح را ارائه می دادند ولی میتوان از ترکیبی از انیمیشن و … میتوان استفاده کرد ، اسکیس کارآیی قبلی خود را از دست داده و نرم افزار ها جایگزین آن شده اند ، همچنین می توان گفت اسکیس و طرح سه بعدی مکمل هم هستند.
من به شخصه انسانی تجربه گرا هستم و بسیار ریسک می کنم ، با کارهایم خواستم به نوعی از محیط اطراف متفاوت تر باشم . قبول دارم که علاقه ای به طراحی مدرن و پست مدرن ندارم و علاقه دارم به مردم نشان بدهم که راه های دیگری نیز وجود دارد.
داوری تجربه بسیار خاصی است چون دارای سه بخش : کارهای ساخته شده ، بخش دیزاین ،بخش دانشجویی است . پروژه های متفاوتی وجود دارند و داوری فقط بر اساس کاربری نیست بلکه از نظر من در گام اول ، پروژه باید کاملا گویا باشد و تمامی نما و مقاطع و … داشته باشد و گام بعدی خاص بودن است و داشتن خلاقیت در پروژه . مرحله ی بعدی بخش اجرایی است که باید کیفییت و متراژ هارا مورد بررسی قرار دهم.
زمانی که پایان نامه خودم را در مورد موزه مدرن کار می کردم ، کار های فوتوریت ها برای من دارای جذابیت بود . حرکت رو می خواستم رو تابلو ها نشون بدم که بعدا فهمیدم شبیه دی ان ای انسان است و شبیه سازی اش کردم ، فرمی متحرک ایجاد کردم و در مرکز یک نور عومی قرار دادم که روی باکس ها سایه ایجاد می کرد . این نکته باعث شد تا حرکت و انیمیت در ذهن من شکل بگیرد .
اتفاقاتی که در حوضه می افتد دارای ریشه هستند ، من به شخصه تلاش می کنم تاثیر مثبتی در معماری بگذارم و جایگاه مشخصی پیدا کنم . بسیار سخت است دیدن افراد کم توان که در زمینه معماری فعالیت می کنند و افراد قوی در بیان ایده های ساده به مشکل بر می خورند .
متاسفانه نه تنها درآمد بلکه برای بروز رسانی سیستم ها نیز به مشکل بر می خوریم ، مشکل اساسی ما این است که حق الزحمه معماران را نظام مهندسی تایین می کند ، من معتقدم به همان میزانی که کسی نباید در زندگی من دخالت کند به همان میزان هم هیچ ارگانی نمی تواند مبلغ کاری برای من تعریف کند ، ارزش گذاری باعث فساد می شود.
بازدید: ۹۵۳۶