-درزمان دانشجویی دفتر شخصی ام را با کمک دوستان تاسیس کردیم ولی کارمون اشتباه بود و اول باید توی یه شرکت دیگه بصورت کاراموزی کارمان را شروع میکردیم.
-از نظر من اولویت ها برای جذب یک معمار اول هوش بالا و بعد علاقه و انگیزه است و همیشه بررسی سابقه شخصی و سابقه ی کار در مقاطع زمانی مهم است و اگر در بازه زمانی کوتاهی پیشرفت کاری -رویت بشه ، بهش یک فرصت بیشتر برای کار کردن در کنار تیم من داده میشه.
-معمار خالق فضاست و ما بطور فیزیکی در فضا زمان میگذرونیم و زندگی می کنیم که توسط سازه تعریف میشه کسی که دستی در خلق فضای زیستی انسان دارد معمار است و از معماران مورد علاقه من از -شروع کار نورمن فاستر و گروهMVRDV و از معماران ایرانی اقای میرمیران یا محمد خاوریان و مشهدی میرزا رو میشه نام برد.
– کارفرما موثر است ولی دلیل تسلط کارفرما به معمار از نداشته های پروژه ی خوب توسط معمار است و چون معمار در جلب کردن نظر کارفرما تسلط کافی را ندارد کارفرما نظرات خود را در پروژه اعمال می کند.
-نه تنها تبریز بلکه کشور ما از این معضل رنج میبرد که راجب تبریز یک قسمتی مربوط به قوانین اشتباه یا مشکلات موجود است.
-در این پروژه هدف ما فرم نبود و در واقع فرهنگ و نیاز به فضای خانوادگی بود که باید به محرمیت و دیده شدن دقت می شد و مسئله ی بعدی سروصدا و همهمه بود که فقط چوب طبیعی پاسخگو بودکه -بطورکلی باعث بوجود امدن فرم کلی بود که این سکشن ها باعث تفاوت از دیگر فضاها شد.
-در پروسه شروع طراحی باید اول با یکی از کمپانی های بزرگ برای بهره برداری مذاکرات اولیه صورت میگرفت که یک مشاور اروپایی باید پروژه را تایید میکرد در ادامه برای اولین بار یک کارفرمای هتل دار -داشتیم که با دیگر بنا ها مقایسه می کرد و جنبه ی مثبت و منفی داشت. و اکنون دو سال هست که سر نحوه و سبک طراحی نما با کارفرما اختلاف نظر داریم و ایشون به نمای کلاسیک علاقه دارند و ما -فعلا مقاومت کردیم برای اجرا و طراحی نمای کلاسیک.
-بله طراحی می کنم ولی در کشور ما بیشتر با مبلمان کردن محیظ و بدونه دخالت در عناصر فیزیکی بنا مواجه هستیم در حالی که در دیگر کشورها یا کشورهای پیشرفته به دلیل دسترسی به اکسسوار -های مدرن آنها بیشتر وارد این مقوله طراحی میشن به این دلیل فکرکردم یک سری اکسسوری تولید کنم ، که چوب متریالی بود که برای طراحی های اکسسوری ازش استفاده کردم ، هم به دلیل علاقه -شخصیم به چوب.
-این پروژه ، طراحی آن به صورت مسابقه برگزار شد و طرح ما ، طرح برگزیده این مسابقه بود ، و پروژه باتوجه به مشکلات اقتصادی هنوز باز است و مشکل ما این است که قبلا توسط مهندسین مشاورین -طراحی شده و پروانه لازمه و امتیازات زیادی را دریافت کرده، و با توجه به تغییر کاربری آن کارفرما انتظار دریافت حداکثری اقتصادی را داشت ولی نهایتا طرح ما در مقیاسه با پروژه های مشابه نواوریی هایی -داشته است.
-جواب چنین سوالی سخت است چون برای تمام معماران احترام قائل هستم و دلیله چرا و چگونه این پروژه طراحی شده را نمیدانیم که آیا این همان چیزی است که معمار کشیده؟ولی بطورکلی پروژه هایی -که ارتباط خوب با مخاطب خود برقرار کرده است : لندمارک اطلس توسط اقای دکتر جلال سالک و المان شمس تبریزی از دکتر نیما ولی زاده.
-از نون شب واجب تره . خیلی مهمه چون سواد معمار با دیدن بیشتر میشود و معماری در قسمت فیزیکالش با تجربه فضا قابل درک تر است.
-نمیشه گفت محدودیت . قوانین دست و پا گیر هستند ولی تناقض وجود دارد و معمار مجبور میشود خیلی مسايل رو رعایت کند و شاید اگر برای محدودیت وقت بزاریم باعث بوجود امدن خلاقیت جدید بشه.
-ز نظر بصری خاکستری بیشتری داریم و جای خالی رنگ احساس میشود و همینطور رنگ بستگی به پروژه دارد.
-یکی از پروژه هایی که دوست داشتم خودم اجرا کنم پروژه نظام مهندسی تبریز بود که خوشبختانه اقای سالک برنده شدند.
-مخالف نیستم ولی این بناها در زمان خودش به ظرافت اجرا می شدند ولی چیزی که الان به عنوان کلاسیک یاد می کنیم در واقع کلاسیک نیست معماری کلاسیک در زمان خودش به بلوغ رسیده و تبدیل به -معماری کلاسیک غرب شده و برداشت ما ناقص است.
-نرم افزار معماری مثل سواد خواندن و نوشتن است یعنی نرم افزار ابزار نوشتن و ارايه است.
-ادامه ی تحصیل خوب است بشرطی که زمینه ی علاقه را درست تشخیص بدهید چون سواد تئوری و نوشتن نیز به کار هویت می دهد ، با این حال دلیل کافی بر این نیست که اگر سواد کافی دارید بتوانید -فردی حرفه ای در جامعه شوید.
-معماری یعنی عشق و علاقه که باعث شود شما بعد از سال ها مصمم باشید به بهترین بودن نسبت به قبل ، و معمار کسی است که با دید بازتر به محیط نگاه میکند و تفاوت هارا می ببیند.
بازدید : ۷۸۶۳